شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید زین العابدین دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام آنکه از اویم و تمام هستیم از آن اوست. هم اکنون که عازم جبهه دهلاویه هستم، برآن شدم با این حالی که میل باطنیم نبود، چند کلمهای نه به پدر و مادر تنها، بلکه به همه همفکران و همسنگران و پیروان راه توحید و تشیع سرخ علوی بگویم و آن اینست: شهادت آری، اسارت هرگز. پرچم خونین اسلام را بردارید و بیپروا از همه قدرتهای جبار جهانی جنایتکار، با سلاح ایمان بر آنها بتازید که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام آنکه از اویم و تمام هستیم از آن اوست. هم اکنون که عازم جبهه دهلاویه هستم، برآن شدم با این حالی که میل باطنیم نبود، چند کلمهای نه به پدر و مادر تنها، بلکه به همه همفکران و همسنگران و پیروان راه توحید و تشیع سرخ علوی بگویم و آن اینست: شهادت آری، اسارت هرگز. پرچم خونین اسلام را بردارید و بیپروا از همه قدرتهای جبار جهانی جنایتکار، با سلاح ایمان بر آنها بتازید که...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علیرضا شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
از کوچههای گِلی، اما باصفای روستا اوج گرفت و برای رسیدن به دلبر جانان، دلوجان را در طبق اخلاص نهاد و پیشکش او کرد. علیرضا دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و زحمتکش شیخ علی بود که سال ۱۳۴۶ در روستای کوشکک آباده طشک به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک آغاز و به پایان رساند. سپس وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد و پس از یک سال و نیم تلاش و کوشش، در سال دوم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
از کوچههای گِلی، اما باصفای روستا اوج گرفت و برای رسیدن به دلبر جانان، دلوجان را در طبق اخلاص نهاد و پیشکش او کرد. علیرضا دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و زحمتکش شیخ علی بود که سال ۱۳۴۶ در روستای کوشکک آباده طشک به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک آغاز و به پایان رساند. سپس وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد و پس از یک سال و نیم تلاش و کوشش، در سال دوم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا غزال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دهم تیر سال ۱۳۲۸ صدای گریه غلامرضا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای کشاورز و مذهبی با آواز مرغان سحری پیوند خورد و طبقطبق شادی را با خود به همراه آورد. از همان دوران کودکی با اسلام، قرآن و درس و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان بختگان نیریز و تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای شهید بهشتی نیریز و حیّانِ شیراز با موفقیت سپری کرد. پسازآن دو سال به خدمت زیر پرچم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دهم تیر سال ۱۳۲۸ صدای گریه غلامرضا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای کشاورز و مذهبی با آواز مرغان سحری پیوند خورد و طبقطبق شادی را با خود به همراه آورد. از همان دوران کودکی با اسلام، قرآن و درس و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان بختگان نیریز و تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای شهید بهشتی نیریز و حیّانِ شیراز با موفقیت سپری کرد. پسازآن دو سال به خدمت زیر پرچم...
خونی که بوی گیلاس می دهد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از عملیاتها، یکنفر از برادران مسئول تدارکات گردان ترکش خورده و مجروح میشود. بچههای گردان از راه میرسند و برای تقویت روحیه او و سایر رزمندگان، خم شده و خون وی را بو میکنند. سپس با حالت طنز به همدیگر میگویند: از بس کمپوتهای گیلاس را خورده و به ما نداده خونش هم بوی گیلاس میدهد. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از عملیاتها، یکنفر از برادران مسئول تدارکات گردان ترکش خورده و مجروح میشود. بچههای گردان از راه میرسند و برای تقویت روحیه او و سایر رزمندگان، خم شده و خون وی را بو میکنند. سپس با حالت طنز به همدیگر میگویند: از بس کمپوتهای گیلاس را خورده و به ما نداده خونش هم بوی گیلاس میدهد. ...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا طالبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا طالبي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام به امام امت و با سلام و درود فراوان به روان پاک شهدا، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. چند کلمهای به عنوان وصیت در این کاغذ یادداشت میکنم و امیدوارم که به آن عمل کنند. پدر و مادر عزیز و گرامیم، نمیدانم چطور و چه جوری سخنم را آغاز کنم و زحمات شما را که در این مدت برای من کشیدهاید توصیف و ذکر کنم. پدر و مادر، امیدوارم که در مرگ من...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا طالبي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام به امام امت و با سلام و درود فراوان به روان پاک شهدا، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. چند کلمهای به عنوان وصیت در این کاغذ یادداشت میکنم و امیدوارم که به آن عمل کنند. پدر و مادر عزیز و گرامیم، نمیدانم چطور و چه جوری سخنم را آغاز کنم و زحمات شما را که در این مدت برای من کشیدهاید توصیف و ذکر کنم. پدر و مادر، امیدوارم که در مرگ من...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -آوا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
گرم اما گرمتر از خون دشت سرد اما سردتر از مهر یار دیده بر راه داشتم شاید که دوست بنگرد ما را دمی پرهیزگار ((( سرو میآید خرامان در چمن جغد میآید سحر بر بام من آدمی خواب است خوش در رهگذر آن چرا آید چرا این میرود ((( ساقیا امشب می و پیمانه نیست در حریم ما دگر جانانه نیست شمع خواهد مرد از درد فراق از جفای بخت بد پروانه نیست ((( از سیه نامه فردای که بودش بر دوش ناله ها هست که میآید از آن دور بگوش هر که را گوش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
گرم اما گرمتر از خون دشت سرد اما سردتر از مهر یار دیده بر راه داشتم شاید که دوست بنگرد ما را دمی پرهیزگار ((( سرو میآید خرامان در چمن جغد میآید سحر بر بام من آدمی خواب است خوش در رهگذر آن چرا آید چرا این میرود ((( ساقیا امشب می و پیمانه نیست در حریم ما دگر جانانه نیست شمع خواهد مرد از درد فراق از جفای بخت بد پروانه نیست ((( از سیه نامه فردای که بودش بر دوش ناله ها هست که میآید از آن دور بگوش هر که را گوش...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پیکار مردان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد میخواهد کشد این کوه را بردوش مرد میخواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون میخواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه میسوزند این پروانههای ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد میخواهد کشد این کوه را بردوش مرد میخواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون میخواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه میسوزند این پروانههای ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید علیرضا دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم، لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید. آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید) که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم، لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید. آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید) که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمدرضا قیاسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
بسمالله الرحمن الرحیم هماکنون که این وصیتنامه را مینویسم، در میدان جنگ، در زیر آتش جنایتکاران بعثی میباشم. امیدوارم که خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم برای اسلام خدمت کنم. باری، دشمنان خدا کسانی هستند که هیچچیز را نمیبینند. آیه شریفه میفرماید: و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون. ۱ در پیش روی ایشان حجابی و از پشت سرشان حجابی قراردادیم و چشمهای ایشان را پوشاندیم، درنتیجه راه صواب را نمیبینند. سلام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
بسمالله الرحمن الرحیم هماکنون که این وصیتنامه را مینویسم، در میدان جنگ، در زیر آتش جنایتکاران بعثی میباشم. امیدوارم که خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم برای اسلام خدمت کنم. باری، دشمنان خدا کسانی هستند که هیچچیز را نمیبینند. آیه شریفه میفرماید: و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون. ۱ در پیش روی ایشان حجابی و از پشت سرشان حجابی قراردادیم و چشمهای ایشان را پوشاندیم، درنتیجه راه صواب را نمیبینند. سلام...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و میگوید: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچهها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده میکردند. بعد از اقـامـه نماز، ورزش و تمرین شروع می شد، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و میگوید: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچهها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده میکردند. بعد از اقـامـه نماز، ورزش و تمرین شروع می شد، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84
85
86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 بعدي